بطلان نکاح یا همان باطل شدن ازدواج از مواردی است که زیر عنوان حقوق خانواده مطرح میشود. و در صورت بروز مشکل در این خصوص نیاز به یک وکیل خانواده میتواند بسیار کارساز باشد. هرگاه صحبت از جدایی و پایان یافتن زندگی مشترک است، ذهن افراد به سمت مباحثی مانند طلاق و یا فسخ نکاح میرود. اما تنها راه جدایی از همسر فقط طلاق نیست.
در صورت وجود شرایط خاصی میتوان با دادخواست اعلام بطلان نکاح، دعوای اعلام بطلان نکاح را مطرح کرد. در ادامه درباره شرایط عمومی و اختصاصی نکاح موقت و دائم بحث میکنیم. همچنین در این مقاله سعی داریم شما را با موارد بطلان نکاح و شرایط آن بهطورکلی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

معنا و مفهوم بطلان نکاح
بطلان در لغت به معنای هیچ، پوچ و فاسد شدن است. زمانی بهعنوان یک اصطلاح حقوقی به کار میرود که طرفین گمان دارند اثر حقوقی خاصی را به وجود آوردهاند اما در واقعیت به دلیل رعایتنکردن شرایط قانونی موردنیاز، آن اثر به وجود نیامده است.
نکاح یا همان ازدواج بهمحض واقعشدن اثر حقوقی خاص خود را به وجود میآورد. این اثر همان محرم شدن زن و مرد به یکدیگر است. در قانون برای ازدواج شرایط خاصی تعیین شده است و در صورت عدم رعایت آنها نکاح باطل و زن و مرد به یکدیگر نامحرم میشوند. هرگاه میگوییم نکاح یا ازدواج باطل شد، گویی از یک مردهای صحبت میکنیم که با هیچ شرایطی زنده نخواهد شد. اما در صورت وجود تمایل به نکاح، زوجین باید از ابتدا و با رعایت شرایط قانونی مجدد ازدواج کنند.
تفاوت بطلان نکاح با طلاق
در طلاق با عقدی کاملاً صحیح و درست مواجه هستیم. عقد از ابتدا با رعایت شرایط قانونی و بدون هیچ اشتباهی به وجود آمده است و زوجین بعد از مدتی تصمیم میگیرند این ازدواج را برهم زنند. با انجام طلاق این عقد از بین میرود و دیگر اثری ندارد. اما در بطلان با عقدی سروکار داریم که از ابتدا و با رعایتنکردن شرایط قانونی باطل بوده است. حال ممکن است زوجین هیچ قصدی برای برهمزدن نکاح نداشته باشند و حتی تمایل به ادامه زندگی مشترک دارند اما به دلیل عدم رعایت قوانین، ازدواج آنان باطل است.
تفاوت بطلان و فسخ نکاح
همان گونه که در طلاق مطرح شد در فسخ نکاح هم با عقدی کاملاً صحیح و درست سروکار داریم. ازدواج از ابتدا صحیح و با رعایت شرایط قانونی بوده است. اما در طول زندگی مشترک مواردی برای یکی از زوجین به وجود آمده که تحمل آن برای طرف دیگر موجب آسیب و زیان است؛ درنتیجه قانونگذار بهمنظور حفظ حقوق زوج یا زوجه به او حق فسخ این نکاح را داده است.
مواردی که موجب فسخ نکاح میشود در قانون مشخص شدهاند. لازم به ذکر است که اگر زوج یا زوجه حق فسخ خود را اعمال نکند، زندگی مشترک آنها ادامه خواهد داشت و قانون هیچ مانعی برای ادامه زندگی مشترکشان قرار نمیدهد.
موارد بطلان نکاح
شرایط، قواعد، و اصولی در قانون و مخصوصاً برای عقد نکاح وجود دارد که عدم رعایت آنها باعث باطل شدن ازدواج میشود. شرایط عمومی و اساسی صحت نکاح یا شرایط عمومی و موانع نکاح یا همان شرایط اختصاصی ازجمله مباحثی هستند که به تفکیک آنها را بررسی و احکام مربوطه را بیان میکنیم.
1) شرایط عمومی صحت عقد نکاح
- قصد و رضا
زن و مرد باید قصد ازدواج داشته باشند. مثلاً ازدواج شخصی که بیهوش یا مست بوده باطل است؛ زیرا اراده لازم برای ازدواج را نداشته است. همچنین شخصی که مجنون (دیوانه) است نمیتواند اراده لازم برای ازدواج را داشته باشد.
اگر شخصی را با زور و تهدید و فشار فیزیکی مانند ضربوجرح مجبور به ازدواج کنیم، آن نکاح باطل خواهد بود. اما اگر صرفاً با تهدید و فشار کلامی (غیرفیزیکی) شخص را به ازدواج مجبور کنیم، نکاح باطل نیست. شخص میتواند بعد از رفع تهدید و خارجشدن از آن وضعیت، نکاح را رد کند و باطل بشود. (ماده 1070 قانون مدنی)
- اهلیت طرفین
1) بلوغ: ماده 1041 قانون مدنی در مورد بالغ بودن زوجین بیان میکند: نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی بهشرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح. باتوجهبه این ماده ازدواج پسر زیر 15 سال و دختر زیر 13 سال بدون اجازه پدر و یا جد پدری و بدون اجازه دادگاه باطل خواهد بود.
2) رشید: رشید شخصی است که به سن 18 سالگی رسیده یا در سن 15 سالگی از دادگاه حکم رشد دریافت کرده باشد. البته مواردی هم وجود دارد که شخص بیشتر از 18 سال سن دارد اما همچنان رشید محسوب نمیشود؛ زیرا عقل معاش و اقتصادی ندارد و مال و اموال خود را همچون یک کودک مصرف میکند.
در قانون کشور ما به این فرد غیر رشید میگویند. نکاح امری است غیرمالی؛ پس ازدواج غیر رشید صحیح است. اما در مورد مهریه که امری مالی است، ولی یا قیم غیررشید باید اجازه آن را بدهد.
3) مجنون یا دیوانه: جنون را باید به جنون ادواری و جنون دائمی تقسیم کرد. ماده 88 قانون امور حسبی در این مورد بیان داشته است که در صورت صلاح دید پزشک ولی و یا قیم مجنون دائمی میتواند برای او همسری پیدا کند و او را به نکاح درآورد. در این صورت نکاح او صحیح است. اما اگر خود مجنون اقدام به ازدواج کند صحیح نیست.
در مورد مجنون ادواری هم باید گفت که ولی و یا قیم نمیتواند از جانب او نکاح کند؛ زیرا جنون او موقتی است و بعد از مدتی بهبود پیدا میکند و خود شخص اقدام به ازدواج میکند.

- جهت و موضوع نکاح
زن و مرد در نکاح باید معین و مشخص باشند. (ماده قانون مدنی 1067) مثلاً مرد نمیتواند بگوید از بین این 3 خواهر یک نفر را به همسری خود پذیرفتم! باید نام ببرد و مشخص کند منظور کدام یک است. همچنین در عقد موقت باید مدتزمان عقد و مهریه ذکر شود و الا عقد باطل است. همچنین هدف و قصد از ازدواج باید مشروع و قانونی باشد. ازدواج به این نیت که با شخص دست به فساد و جرم و جنایت زده شود، موجب بطلان عقد است.
2) موانع نکاح
شروطی در قانون ذکر شده است که از آن به موانع نکاح یاد میکنند. تفاوتی ندارد ازدواج موقت و یا دائم باشد درصورتیکه به این شرایط توجه نشود، نکاح به وجود آمده باطل و هیچ اثری نخواهد داشت. در ادامه به بیان موارد و احکام و شرح آن میپردازیم.
- نکاح با محارم: نکاح با محارم نسبی، سببی و رضایی باطل است. این موارد در مواد 1045، 1046 و 1047 قانون مدنی ذکر شده است.
- نکاح با خواهرزن: ماده 1048 قانون مدنی ازدواج با دو خواهر را ممنوع دانسته است حتی اگر یک خواهر عقد دائم و دیگری عقد موقت باشد. در هر دو صورت باطل است.
- نکاح با دختر برادرزن و یا دختر خواهرزن: هیچکس نمیتواند دختر برادرزن و یا دختر خواهرزن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود. (1049)
- نکاح با زن شوهردار یا زنی که در عده است: اگر شخصی با آگاهی از اینکه زن شوهر دارد و یا در عده طلاق و یا وفات است و بداند که ازدواج با آن باطل است ازدواج کند، موجب باطل شدن ازدواج است. همچنین زن تا ابد بر او حرام میشود. (ماده 1050 و 1051 قانون مدنی)
- ازدواج با زن سابق خود که بهواسطه لعان از او جدا شده است: لعان ریشه در فقه اسلامی دارد. بدین معنی است که زن و شوهر با تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت میکنند. شوهر با سوگند خاصی به زن نسبت زنا میدهد و زن هم با سوگند نسبت زنا را از خود برمیدارد. طلاق ناشی از لعان موجب حرمت ابدی زن بر مرد میشود و ازدواج مجدد امکانپذیر نیست. حکم این موضوع در ماده 1052 قانون مدنی آمده است.
- نکاح در حال احرام: ماده 1053 قانون مدنی نکاح در حال احرام را باطل دانسته است و اگر علم به این موضوع داشته باشند که نکاح در حال احرام باطل است، موجب حرمت ابدی خواهد بود.
- ازدواج با زن زناکار: اگر شخصی با زنی که شوهر داشته و یا در دوران عده طلاق رجعی بوده است زنا کرده باشد، ازدواج آنان باطل است و باعث حرام شدن ابدی زن و مرد به یکدیگر میشود. (ماده 1054 قانون مدنی).

- نکاح با زنی که با خواهر یا مادر او زنا انجام شده است: طبق ماده 1055 قانون مدنی زمانی که مرد با زنی زنا و یا نزدیکی به شبهه کند، دختر و خواهر آن زن بر مرد حرام میشود. نکاح با آنان باطل خواهد بود. نزدیکی به شبهه حالتی است که فرد شبهه دارد که آیا این زن بر من حلال است یا خیر و علیرغم این شبه با او نزدیکی میکند.
- نكاح با مادر، خواهر و يا دختر پسري كه با او عمل شنيع صورت داده است. این مورد درباره شخصی است که با پسری دیگر رفتار و عملی انجام داده که خلاف شرع بوده است. مانند لواط (ماده 1056 قانون مدنی)
- نکاح با زنی که 3 طلاقه شده است: اگر مردی زنی را 3 مرتبه به همسری خود دربیاورد و در هر 3 مرتبه او را طلاق دهد، نمیتواند برای مرتبه 4 با او ازدواج کند. در صورت ازدواج موجب بطلان نکاح است. اگر طرفین به ازدواج برای مرتبه 4 رضایت داشتند باید مرد ثالثی بهعنوان محلل با زن ازدواج کند و سپس او را طلاق دهد تا زن بر مرد اول حلال شود. (ماده 1057 قانون مدنی)
- نکاح با همسری که 9 مرتبه طلاق داده شده است: اگر مرد زن خود را 9 مرتبه طلاق دهد و 6 بار آن عدی باشد، زن حرام ابدی میشود و هرگونه نکاح باطل خواهد بود. منظور از طلاق عدی آن است که مرد در زمان عده رجعی به زن رجوع کند و با او نزدیکی کند و بعد زن را طلاق بدهد. (ماده 1058 قانون مدنی)
- نکاح زن مسلمان با مرد غیرمسلمان باطل است. نکاح مرد مسلمان با زن غیرمسلمان غیر اهل کتاب و نکاح زن مسلمان با مرد غیرمسلمان حتی در صورت داشتن کتاب، باطل خواهد بود. (ماده 1059 قانون مدنی)
- تعیین مهر و مدت در ازدواج موقت: اگر در ازدواج موقت مدت مشخصی تعیین نشود بهطوریکه نتوان گفت ازدواج در چه مدتی تمام میشود، باطل خواهد بود. همچنین در عقد موقت مهریه باید مشخص شود در غیر این صورت نکاح موقت بازهم باطل است. در ادامه به موضوع مهریه بعد از باطل شدن ازدواج خواهیم پرداخت.
- نکاح با دختر باکره بدون اذن ولی: اگر مردی با دختر باکرهای بدون اذن ولی ازدواج کند، آن نکاح باطل است. اما ولی و یا قیم دختر میتواند بعد از نکاح، ازدواج دختر تحت سرپرستی خود را قبول یا رد کند. اگر قبول کند ازدواج صحیح است اما اگر رد کند نکاح از ابتدا باطل فرض میشود.
شروط باطل ضمن عقد نکاح
در نکاح مانند هر عقد دیگری میتوانیم شروطی قرار بدهیم. شروط 3 دسته هستند: شروط صحیح، شروط باطل و شروط باطلی که عقد را باطل میکنند. شروط باطلی که عقد را باطل میکنند ماهیتی خلاف ذات عقد دارند. مثلاً اثر اصلی و ذاتی عقد نکاح ایجاد زوجیت است. نمیتوان شرطی خلاف آن گذاشت. مثلاً بگویند ازدواج صورت گیرد اما طرفین به یکدیگر نامحرم باشند. این شرط باطل است و موجب باطل شدن ازدواج هم میشود.
ازدواج با شرط عدم نزدیکی
ممکن است این سؤال به وجود آید که اگر در عقدی شرط شود که نکاح صورت گیرد اما بهشرط عدم نزدیکی، آیا این شرط باطل است؟ آیا عقد هم بهتبع آن باطل خواهد بود؟ برای پاسخ به این سؤال باید تشخیص داد که اثر اصلی عقد نکاح چیست؟ آیا اثر اصلی اجازه نزدیکی کردن است؟ قطعاً خیر. اثر اصلی عقد نکاح ایجاد علقه زوجیت است؛ پس اگر در نکاح شرط شود نزدیکی صورت نگیرد، شرط خلاف ذات عقد نکاح نیست و موجب بطلان عقد نخواهد شد.
تغییر جنسیت همسر در طول زندگی
اختلاف جنسیت زوجین از شرایط اساسی صحت و درستی عقد نکاح است. اگر ازدواجی انجام پذیرد و در طول آنیکی از طرفین جنسیت خود را تغییر دهد، تضاد جنسیتی برهم میخورد و آن نکاح بهخودیخود از بین میرود. به این ازبینرفتن اتوماتیک در نظام حقوقی ایران انفساخ میگویند. انفساخ با بطلان تفاوتهایی دارند. نهتنها مردم، بلکه بعضی از حقوق خوانان هم به این اشتباه دچار میشوند و بطلان را جای انفساخ به کار میبرند.
نحوه طرح دعوای اعلام بطلان نکاح
دعوای اعلام بطلان نکاح از جمله دعاوی مربوط به امور خانواده و یک دعوای حقوقی است. در قدم اول باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرد و دادخواست اعلام بطلان نکاح را تنظیم نمود. دادخواست به یکی از شعب دادگاه صالح ارسال میشود و تعیین وقت رسیدگی صورت میگیرد. این تعیین وقت بهصورت پیامکی به طرفین اعلام میشود.
شخصی که ادعای بطلان نکاح را دارد باید با مدارکی که در اثبات باطل شدن ازدواج مؤثر است به دادگاه مراجعه کند. در صورت موافقت دادگاه بطلان ازدواج اعلام میشود. گفتنی است که مدارک ارائه شده حتماً باید ثابتکننده یکی از موارد بطلان نکاح باشد.
مدارک موردنیاز در طرح دعوای اعلام بطلان نکاح
- اصل و کپی سند ازدواج
- اصل و کپی شناسنامه و کارت ملی
- وجه نقد یا کارت بانکی برای پرداخت هزینه دادرسی
- اصل و کپی وکالتنامه در صورت وجود وکیل
- مدارک و مستنداتی که اثباتکننده یکی از موارد بطلان نکاح باشد

مهریه بعد از باطل شدن ازدواج
اگر ازدواجی صورت بگیرد و بهتبع آن مهریه هم مشخص و معین شود، اما به دلیل عدم رعایت یکی از موارد بطلان نکاح، نکاح باطل شود تکلیف چیست؟ آیا مرد باید مهریه را بپردازد؟ در این موضوع باید بین چند حالت تفکیک قائل بشویم. اعلام بطلان قبل از نزدیکی و اعلام بطلان بعد از نزدیکی.
1) اعلام بطلان قبل از نزدیکی
اگر قبل از برقراری نزدیکی به علت عدم رعایت یکی از شرایط عمومی صحت عقد و یا موارد مشخص شده، عقد باطل بشود زن نمیتواند مهریه خود را از مرد بخواهد. همچنین اگر مرد کل مهریه یا قسمتی از آن را به زن داده زن موظف است آن را مسترد کند.
2) اعلام بطلان پس از نزدیکی
اگر نزدیکی صورتگرفته باشد باید دو حالت را در نظر بگیریم. اول اینکه اگر زن آگاهی از این داشته باشد که نکاح او با مرد باطل خواهد بود اما بااراده خود تصمیم به ازدواج میگیرد، مستحق دریافت مهریه نخواهد بود و هرآنچه را که گرفته باید برگرداند.
اگر زن از باطل بودن ازدواجش با مرد آگاه نباشد و تصمیم به ازدواج بگیرد نمیتوان مهرالمسمی را به او پرداخت کرد. بهجای آن مهرالمثل پرداخت میشود. منظور از مهرالمسمی آن مهریهای است که طرفین بر آن توافق کردهاند. مهرالمثل مهریهای است که عرفاً برای این زن در جامعه تعیین میشود.
سخن آخر
قانونگذار بهمنظور حفظ نظم جامعه و صلاح افراد قوانینی را وضع کرده است. گروهی از این قوانین جنبه عمومی دارند و بر تمام عقود حاکم هستند که از آن بهعنوان قواعد عمومی قراردادها یاد میکنند. در کنار این قوانین و قواعد، قواعد اختصاصی هم وجود دارد.
نکاح هم دارای قواعد عمومی است و هم قواعد مختص به خود را دارد. از قواعد اختصاصی میتوان به موارد بطلان نکاح اشاره کرد که در مطالب گذشته به آنها پرداخته شد. در این مقاله با زبانی ساده و روان به بیان قواعد و قوانین عمومی و اختصاصی نکاح پرداختیم و تمامی ابعاد موضوع بطلان نکاح را برای شما عزیزان روشن کردیم.