در حقوق ایران و فقه شیعه راهکاری پیشبینی شده است که اگر عیوب مشخصی در یکی از زوجین به وجود آید، طرفی که ادامه زندگی به ضرر اوست حق فسخ خواهد داشت. با مطالعه این مقاله شما میتوانید باشرایط و موارد فسخ نکاح آشنا شوید.
در بسیاری از فرهنگها ازدواج امری حسنه معرفی شده است؛ اما همواره نمیتوان گفت هر ازدواجی سازنده است؛ زیرا ممکن است برای یکی از زوجین مشکلی به وجود آید که به طرف مقابل خود آسیب و ضرر برساند. زمانی که برای زوجین عیوب مضری حادث میشود، شایسته نیست شخص را مجبور به ماندن در زندگی مشترک کنیم.

منظور از فسخ نکاح چیست؟
راههای مختلفی برای پایان دادن به زندگی مشترک در فقه و قوانین ایران پیشبینی شده است. فسخ نکاح در کنار طلاق و اثبات بطلان نکاح ازجمله این راهکارها هستند. توانایی برهم زدن یکطرفه عقد را حق فسخ میگویند. این توانایی با به وجود آمدن عیوب و مشکلات مشخصی که نام آنها در قانون ذکر شده است، شکل میگیرد. اثبات وجود این عیوب بر عهده شخصی است که از دادگاه درخواست اعلام فسخ ازدواج را دارد.
تفاوت فسخ ازدواج با بطلان نکاح
زمانی که از فسخ نکاح سخن میگوییم با ازدواجی مواجه هستیم که صحیح، درست و با رعایت شرایط قانونی واقع شده است؛ اما به دلیل نمایان شدن عیوبی که آسیبزاست، به شخصی که زیان میبیند حق فسخ ازدواج را میدهند. حال ممکن است شخص حق فسخ خود را اعمال نکند و به زندگی مشترک ادامه دهد؛ اما در بطلان نکاح عقد صحیح و درستی منعقد نشده است و این عقد اثری از خود بهجای نمیگذارد. حتی در صورت توافق طرفین، بازهم امکان زندگی مشترک وجود ندارد و باید عقد جدیدی انجام شود. و این توسط یک وکیل خانواده است.
تفاوت فسخ ازدواج با طلاق
طلاق دارای تشریفات خاصی است که رعایت آنها ضروری است؛ مانند مشاوره، داوری، ثبت طلاق، وجود دو شاهد مرد و جاری کردن صیغه طلاق. در اعمال حق فسخ نیاز به طی کردن چنین تشریفاتی نیست. زوجین برای طلاق خود نیازمند اجازه دادگاه هستند و بدون کسب اجازه امکان جدایی وجود ندارد.
اما در درخواست اعلام فسخ، دادگاه فقط به بررسی این موضوع میپردازد که آیا شخص مدعی حق چنین کاری را دارد یا خیر؟ اگر برای دادگاه احراز شد که در یکی از زوجین عیوب مشخصشده در قانون به وجود آمده و به ضرر طرف مقابل است، دادگاه فسخ را اعلام میکند. بعد از اعلام فسخ نیاز به رعایت تشریفات خاصی نیست؛ اما الزام به ثبت آن وجود دارد.
موارد فسخ نکاح
همانطور که گفته شد در قانون مواردی پیشبینیشده است که وجود آنها موجب ایجاد حق فسخ برای یکی از زوجین میشود. در مواد 1122 و 1123 قانون مدنی این موارد ذکر شده است. به تبعیت از قانون ماهم این موارد را به دو سته موارد فسخ ازدواجزنان و مردان تقسیم میکنیم و به توضیح آنان میپردازیم. تمامی مواردی که در ادامه ذکر شده موجب ایجاد حق فسخ نکاح برای طرفی میشود که این عیوب به ضرر اوست و ادامه زندگی او را دچار آسیب میکند.
عیوبی که زن به دلیل وجود آن در مرد میتواند نکاح را فسخ کند
- عنن که منظور از آن عارضهای است که مرد قدرت نعوظ را از دست میدهد، بهطوریکه نزدیکی ممکن نیست.
- خضاء که به معنی اخته شدن مرد در طول زندگی مشترک با زن است.
- مقطوع بودن آلت تناسلی که باید بهگونهای باشد که مرد به هیچ طریقی نتواند نزدیکی کند.
عیوبی که مرد به دلیل وجود آن در زن میتواند نکاح را فسخ کند
- عارضهای زنانه به نام قرن که مانع ایجاد نزدیکی او با مرد میشود.
- جذام بیماری حاد پوستی است که از طریق تنفس و پوست به دیگران انتقال مییابد.
- بیماری برص مربوط به پوست است که بهمرورزمان رنگ آن تغییر میکند و به آن پیسی هم میگویند.
- افضا که منظور حالتی است که بهواسطه زایمان یا نزدیکی آسیب زیادی به زن رسیده باشد.
- زمینگیری زن که در آن حتی توانایی انجام سادهترین کارهای روزمره هم ندارد.
- نابینایی زن به شکلی که در هر دو چشم او بدون بینایی باشد.
آگاهی از عیب موجب ایجاد حق فسخ نمیشود
تمام موارد گفتهشده در بالا زمانی موجب ایجاد حق فسخ میشود که طرفین نسبت به وجود آن قبل از ازدواج آگاهی و علم نداشته باشند. مثلاً اگر مرد بداند که زن از هر دو چشم نابینا است؛ اما با او ازدواج کند، دیگر نمیتواند با استناد به نابینایی زن ازدواج را فسخ کند. همین شرایط هم برای آگاهی و علم زن به عیوب مرد وجود دارد و زن نمیتواند درخواست تأیید اعلام فسخ کند؛ زیرا مبنا و علت وجود فسخ ایجاد و رساندن آسیب و ضرر ناخواسته و نادانسته است. آگاهی و علم به رسیدن ضرر برابر با اسقاط حق فسخ است.

حق فسخ عقد به دلیل فریب
یکی دیگر از مواردی که موجب ایجاد حق فسخ برای زوجین میشود، تدلیس است. تدلیس به فریب و دروغ معنا میشود. منظور این است که قبل از نکاح، فرد خود را دارای امکاناتی معرفی کند که طرف مقابل بهواسطه امکانات ادعاشده تصمیم به ازدواج با آن فرد میگیرد؛ اما بعد از ازدواج آگاهی به عمل میآید که این موضوع کذب بوده و شخص فریب خورده است.
در این صورت شخص حق فسخ این نکاح را خواهد داشت. مثلاً اگر شخصی خود را دارای تحصیلات عالی معرفی کند یا بگوید در فلان زمینه، هنر ارزشمندی یا امکانات مالی زیادی دارد و موجب فریب شخص بشود درحالیکه واقعیت نداشته است، شخص میتواند نکاح را فسخ کند.
مجازات کیفری فریب در ازدواج
قانون برای تدلیس و فریب در ازدواج علاوه بر ضمانت اجرا حقوقی، کیفر و جزا هم در نظر گرفته است. در ماده 647 قانون مجازات اسلامی سال 75 مجازات برای این جرم چنین بیان شده است: چنانچه زن و مرد قبل از ازدواج، شخص مقابل را به امور غیرواقعی مانند دارا بودن تحصیلات عالی، وضعیت عالی و رفاه مالی، موقعیت اجتماعی، دارا بودن مقام و رتبه و سمت خاصی، مجرد بودن و مانند اینها فریب دهد و ازدواج بر پایه یکی از آنها شکل بگیرد، شخص فریبکار به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم میشود.
تخلف از شرط صفت در نکاح
ممکن است طرفین قبل از ازدواج اوصافی را شرط کنند و آن اوصاف به درجهای از اهمیت باشد که اگر نبود نکاحی صورت نمیگرفت، در صورت محقق نشدن شرط صفت طرفی که شرط به نفع اوست حق فسخ نکاح را دارد. صفت ذکر شده باید دارای نفع عقلانی و ترغیبکننده به ازدواج باشد و الا تخلف از شرط صفت محسوب نمیشود. این مورد با تدلیس تفاوت دارد. در تدلیس شخص اقدام به فریب میکند؛ اما در تخلف از شرط صفت، شخص خود را دارای صفاتی میداند درحالیکه اشتباه میکند و دارای آن اوصاف نیست. ماده 1128 قانون مدنی به این موضوع اشاره کرده است.
آیا باکره نبودن دختر موجب فسخ ازدواج میشود؟
بهطورکلی اگر قبل از ازدواج شرط شده که دختر باکره باشد؛ اما بعد از ازدواج مشخص شود چنین نیست، مرد میتواند با استناد به اختیار تخلف از شرط، ازدواج را فسخ کند؛ اما ممکن است قبل از ازدواج همچون شرطی نشده باشد. در این صورت نمیتوان حق فسخ را برای مرد متصور شد.
برای حل کردن موضوع لازم است به ظاهر مراجعه کرد. منظور از ظاهر این است که عموم دختران کمسنوسال باکره فرض میشوند؛ اما اگر اینچنین نبود میتوان برای مرد حق فسخ در نظر گرفت. مثلاً در ازدواج زنی که حدوداً 40 سال سن دارد میتوان اصل را بر این گذاشت که باکره نیست؛ درنتیجه در صورت باکره نبودن حق فسخ نکاح برای مرد ایجاد نمیشود.
آیا جنون باعث ایجاد حق فسخ میشود؟
جنون یا به همان زبان عامیانه دیوانگی بر دو نوع است: جنون دائمی و جنون ادواری. منظور از جنون دائمی آن است که شخص بهصورت مداوم در وضعیتی است که نمیتوان به او عاقل گفت؛ اما جنون ادواری به حالتی اطلاق دارد که شخص در مدتهایی از سال عاقل است و در مواقعی عقل خود را از دست میدهد. فرقی نمیکند مرد به جنون دائمی یا ادواری دچار شده باشد درهرصورت حق فسخ نکاح برای زن به وجود میآید.
اگر بعد از ازدواج، زن مبتلابه جنون شود حق فسخ برای مرد ایجاد نمیشود، فقط میتواند بهوسیله طلاق زندگی مشترک را پایان دهد. این وضعیت برای زمانی است که زن از جنون مرد قبل از نکاح باخبر نباشد. در غیر این صورت اگر با آگاهی از جنون مرد ازدواج کند، حق فسخ نخواهد داشت.
حق فسخ ازدواج فوریت دارد
وقتی یکی از طرفین بهواسطه عیوب طرف دیگر یا تخلف از شرط صفت یا تدلیس، حق فسخ نکاح را پیدا میکند باید فوراً برای اعمال آن اقدام کند. وگرنه این حق با سپری شدن مدتزمانی طولانی از بین خواهد رفت. اهمیت این موضوع در این است که بعضاً افرادی بهواسطه داشتن حق فسخ دست به فشار آوردن و آزار طرف مقابل میزنند؛ اما این امکان وجود ندارد.
حق فسخ فوری است و نمیتوان با حفظ آن دست به تهدید زد یا به آزار و اذیت پرداخت. مدتزمانی که برای اعمال حق فسخ در نظر گرفته میشود مطابق با عرف و عادت است. اگر از این مدتزمان مشخص عرفی بگذرد حق فسخ از بین میرود و شخص باید ثابت کند که از این موضوع و فوریت بیاطلاع بوده است.

قابلیت اسقاط حق فسخ
وجود عیوب یا تخلف از شرط صفت یا تدلیس به معنای باطل شدن نکاح نیست. عقد صحیح و درست واقع شده است و به حیات خود ادامه میدهد. شخصی که حق فسخ نکاح به نفع اوست اختیار دارد عقد را برهم زند. درعینحال میتواند به رابطه زوجیت خود ادامه دهد؛ اما اگر حق فسخ خود را اعمال نکرد، به معنای تمایل به ادامه زندگی خواهد بود. همچنین طرفین میتوانند با مذاکره و موافقت حق فسخ را اسقاط کنند. قانونگذار مانعی برای ادامه ازدواج آنان قرار نداده است.
نتیجه اعمال حق فسخ
اگر یکی از زوجین حق فسخ خود را اعمال کند، ازدواج آنان به پایان میرسد و محرمیتی بین آنان وجود ندارد. در این حالت نزدیکی زوجین معصیت است. در عده طلاق رجعیه این حق را برای مرد قائل شدهاند که از طلاق رجوع کند و زندگی مشترک را از سر بگیرد؛ اما زمانی که حق فسخ توسط یکی از زوجین اعمال میشود، نکاح از بین میرود و امکان رجوع از فسخ وجود ندارد. برای برقراری زوجیت از ابتدا باید تشریفات نکاح صورت پذیرد تا زوجین محرم شوند.
مراحل فسخ عقد
- فردی که قصد فسخ نکاح دارد ابتدا باید در سامانه ثنا ثبتنام و با ارسال اظهارنامه بهطرف مقابل قصد خود مبنی بر فسخ ازدواج را به او اعلام کند.
- مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و تنظیم دادخواست فسخ ازدواج با خواسته اعلام فسخ
- ارجاع پرونده به دادگاه و تعیین وقت رسیدگی و اطلاع آن به طرفین دعوا
- در روز رسیدگی شخص مدعی فسخ باید با مدارک اثباتکننده یکی از عیوب به دادگاه مراجعه کند.
- در صورت احراز عیب در یکی از زوجین، دادگاه رأی به تأیید فسخ ازدواج میدهد.
- طرفین رأی میتوانند به این رأی اعتراض کنند.
الزام به ثبت اعمال فسخ
فسخ ازدواج یک عمل حقوقی یکطرفه است و برخلاف طلاق برای اعمال حق فسخ نیازی به طی کردن تشریفات خاصی نیست؛ اما باید توجه داشت که الزامی در مورد ثبت فسخ نکاح وجود دارد. بعدازاینکه دادگاه رأی به تأیید فسخ ازدواج داد شخصی که رأی به نفع اوست باید با مدارک موردنیاز به دفتر ازدواج و طلاق مراجعه و اقدام به ثبت آن کند.

مهریه در صورت فسخ
برای پاسخ به این سؤال که مهریه زن در صورت فسخ ازدواج چه شرایطی دارد، باید موضوع را به دو بخش شرایط مهریه قبل و بعد از نزدیکی تقسیم کرد. در ادامه به بررسی این دو حالت میپردازیم.
1) اگر قبل از نزدیکی فسخ صورت گیرد
درصورتیکه قبل از نزدیکی به دلیل وجود یکی از شرایطی که قبلاً گفتیم، حق فسخ برای زن به وجود آید مستحق گرفتن مهریه نخواهد بود و اگر مهریه را دریافت کرده است باید بازگرداند؛ اما اگر این حق فسخ به دلیل عنن (ناتوانی جنسی مرد) ایجاد شده باشد، زن میتواند نصف مهریه را دریافت کند.
2) اگر بعد از نزدیکی فسخ صورت گیرد
زمانی که نزدیکی انجام شود درهرحال زن مستحق تمام مهریه خواهد بود؛ اما اگر حق فسخ نکاح به دلیل تدلیس و فریب مرد توسط زن به وجود آمده باشد، زن نمیتواند مهرالمسمی را دریافت کند. در این مورد دادگاه به دلیل از بین رفتن بکارت زن مهریهای مناسب آن تعیین میکند و مرد باید آن را بپردازد.
عده در فسخ عقد
در عموم مردم باور نادرستی وجود دارد که عده را فقط مختص طلاق میدانند. فسخ ازدواج هم مانند طلاق نیاز به نگهداشتن عده دارد. ضروری است که بعد از هر زندگی مشترکی ایام عده حفظ شود تا مشخص گردد جنینی ناشی از رابطه قبلی وجود نداشته باشد. مواد 1151 و 1153 قانون مدنی حکم عده در فسخ نکاح را مشخص کرده است. اگر زن باردار باشد مدت عده او تا پایان وضع حمل است. برای زنان غیر یائسه عده فسخ ازدواج 3 طهر و برای فرد یائسه یا زنانی که به دلیل مشکل موقتی عادت نمیشوند 3 ماه است.
نفقه در صورت فسخ ازدواج
در ماده 1109 قانون مدنی به شکل صریح و واضح گفته شده است زنی که در عده طلاق بائن یا فسخ نکاح است، مستحق دریافت نفقه نیست. این حکم مطلق نیست و زنان باردار استثنا شدهاند؛ درنتیجه اگر زنی باردار و در ایام عده فسخ ازدواج باشد، مرد باید تا پایان وضع حمل نفقه او را بدهد. در مورد اینکه نفقه متعلق به زن است یا فرزندی که باردار است تفاوت نظر وجود دارد.
رویه قضایی در دادگاههای کشور درباره نفقه زن و طفل در ایام بارداری متفاوت است. همچنین باید در نظر داشت که صرف ارسال اظهارنامه به زوج موجب فسخ نکاح نیست و زوج نمیتواند نفقه زوجه را نپردازد. در صورت رد دادخواست اعلام فسخ، زوج موظف است نفقه ایام را بپردازد.
فسخ موجب حرمت ابدی است؟
در بحث طلاق شاهد آن بودیم که اگر زوجین 9 مرتبه از یکدیگر طلاق بگیرند حرمت ابدی بین آنان به وجود میآید. منظور از حرمت ابدی این است که طرفین دیگر تحت هیچ شرایطی نمیتوانند به یکدیگر محرم شوند. در مورد فسخ ازدواج این موضوع را نمیتوان متصور شد؛ زیرا ماهیت فسخبا طلاق متفاوت است. در شروع مقاله درباره تفاوت فسخ ازدواج، طلاق و بطلان نکاح موارد و نکاتی را بیان کردیم.
سخن آخر
یکی از راههای انحلال عقد نکاح فسخ آن است. برای ایجاد حق فسخ لازم است شرایطی به وجود آید و با اثبات آن ازدواج را فسخ کرد. ازجمله این شرایط میتوان به عیوب و مشکلات مربوط به زن، عیوب و مشکلات مربوط به مرد، تدلیس و فریب، تخلف از شرط صفت و جنون اشاره کرد.
در این مقاله از وضعیت نفقه، مهریه و عده بعد از فسخ ازدواج صحبت و آثار، احکام و شرایط آن را بیان کردیم. بهعنوان جمعبندی میتوان گفت فسخ نکاح فوری و قابل اسقاط است و همچنین بسیار ضروری است که زوجین قبل از نکاح به وجود عیوب و مشکلات آگاهی و علم نداشته باشند؛ زیرا بهمثابه اسقاط حق فسخ خواهد بود و هیچگونه راه بازگشتی از آن وجود ندارد.