امروزه ما بهدفعات در پروندههای حقوقی و کیفری میبینیم که افرادی بنا به دلایل متفاوتی، شرایط انجام امور خود را نداشتهاند و مسبب وقوع اختلافات و زیان شدهاند .پروندههای مختلف افراد که چنین اتفاقاتی برایشان میافتد عموماً محجوران هستند که سرپرست مشخصی ندارند یا اینکه قوای عقلی آنها ساقط شده است. در چنین شرایطی است که قانون به حمایت از آسیبزننده و آسیبدیده آمده و مسئله نصب و عزل قیم و وصی را مطرح میکند. البته این موضوع به همین سادگی نیست و تشریفات زیادی دارد.

هر قیم همچنین ممکن است ناظر یا ناظرانی نیز داشته باشد که روی امور او نظارت میکنند و در صورت وقوع اتفاقی که تبعات آن به محجور آسیب میرساند، او را از مقام قیم بودن عزل کنند. کار ناظران میتواند بسیار گستردهتر نیز باشد و حتی بتوانند دستور عزل وصی از وصایت را نیز بدهند. این موضوع جای بررسی زیادی داشته و ما در این مقاله میخواهیم به جوانب مختلف آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
مسئله محجور نصب و عزل قیم و وصی
اولین موردی که پیش از پرداختن به مسئله نصب کردن یا عزل کردن قیم باید به آن اشاره کنیم این بوده که اصلاً چه کسی محجور است؟ چه وقت و به چه دلیل ممکن است به قیم نیاز داشته باشد؟ حدود وظایف قیم تا کجاست؟ چه کسی بر کار قیم نظارت میکند؟ آیا میتوان قیم را تغییر داد؟
شرایط تشخیص محجور
حجر یک واژه عربی بوده و در زمانی به کار میرود که اجازه انجامدادن امور را از یک نفر سلب کنند. شخصی که این اختیارات از او سلب شده باشد بهعنوان محجور خوانده میشود. در قانون کشور ما طبق شرایطی یک سری افراد را بهعنوان محجور در نظر میگیرند و اداره امور مالی یا تمامی کارها و اعمال را از وی میگیرند. اولین دستهای که در قانون بهعنوان محجور شناخته میشوند و احکام نصب و عزل یک قیم نیز برایشان جاری میشود صغار هستند. این افراد سرپرست قانونی مشخصی ندارند و هنوز به سن 18 سالگی نیز نرسیدهاند.

افراد صغیر چون هنوز کاملاً بزرگ نشدهاند صلاحیت پرداختن به امور حقوقی خود را نداشته و نمیتوانند در یک معامله سود و زیان خود را تشخیص بدهند. در این شرایط دادگاه برای آن قیم تعیین میکند. گروه دیگر سفیهان هستند. این افراد به لحاظ سنی وارد 18 سالگی شدهاند و در ظاهر بالغ هستند اما در حقیقت قوای عقلی آنها رشد نیافته و غیر رشید خوانده میشوند. این گروه از افراد نیز اگر ولی و سرپرست قانونی نداشته باشند باید از طرف دادگاه برایشان قیم تعیین بشود.
گروه آخر که دادگاه فرایند نصب یا عزل را برایشان آغاز میکند مجانین هستند. افراد مجنون بهصورت کلی قوای عقلانی خود را ازدستدادهاند و نمیتوانند هیچ کاری را از روی فکر و منطق انجام بدهند. در قانون ذکر شده که افراد مجنون با هر درجه از وخامت حال بهعنوان محجور شناخته میشوند و امور حقوقی آنها بر عهده ولی یا قیم خواهد بود. حال بیایید کمی بیشتر درمورد حقوق و قوانین مربوط به محجوران و قیم آنها بدانیم و شرایط بیرون آمدن از حجر و عزل قیم را درموردشان بررسی کنیم.
مشخصات خاص محجوران برای نصب قیم
اگر یک فرد صغیر از داشتن پدر یا پدربزرگ پدری محروم باشد باید برای تعیین قیم قانونی به دادگاه معرفی شود. در این حالت سرپرستی وی با طیکردن تشریفات خاصی به قیم سپرده میشود. اگر یک فرد سفیه از دوران کودکی دچار مشکلات ذهنی و عقلی بوده است و ولی یا سرپرست مشخصی نداشته باشد برایش امور نصب و عزل قیم را انجام دهند. حال اگر بدانید که او از دوران کودکی سفیه بوده و پدر و سرپرست دارد، تا 18 سالگی به قیم نیاز ندارد اما بعد از 18 سالگی اگر مشکل او ادامهدار شد برای تعیین قیم باید به دادگاه مراجعه کند.
اگر مشکل سفیه بعد از 18 سالگی برایش پیش آمد و تا قبل از آن چنین مسئلهای نداشته فرقی نمیکند که پدر و سرپرست دارد یا خیر، باید برای او یک قیم تعیین کنند. بعد از سفیهان به بررسی حال مجانین میرسیم. اگر فرد از کودکی دچار جنون بوده و ولی و سرپرست نداشته است، باید برای او قیم تعیین شود و دادستان افراد واجد شرایط را به دادگاه معرفی میکند و نیازمند یک وکیل خانواده خوب هستید. همچنین اگر فرد مجنون بد از رسیدن به سن بلوغ دچار جنون شده باشد، داشتن قیم برای او الزامی خواهد بود.

طبق ماده 1218 قانون مدنی همه این افراد محجور شناخته میشوند و تا زمان رفع حجر باید قیم داشته باشند. اگر ولی آنها خودش نیز درگیر حجر شود، حکم ولایت از او عزل شده و برای تعیین قیم جداگانه باید به دادگاه برود. قیم میتواند همه امور حقیقی یا قسمتهای مربوط به مسائل مالی را تحت کنترل داشته باشد تا منافع فرد محجور حفظ شود و ناظران نیز روی کار وی تسلط دارند. البته در شرایطی ممکن است حکم عزل ناظر نیز صادر شود که در بخشهای بعدی درمورد آن میخوانیم.
کارهایی که برای انتصاب قیم باید انجام شود
کارهایی که برای نصب کردن یک قیم باید انجام شود به دو زمان قبل از صدور حکم حجر و بعد از آن مربوط میشود. قبل از آنکه این حکم از طرف دادگاه صادر شود لازم بوده که یک سری افراد در صورت وجود، حضور خود را به دادگاه اعلام کنند. اولین مورد از این افراد والدین فرد مجنون هستند به شرطی که بیماری روانی فرد به زمان کودکی و خردسالی او مربوط نباشد. مورد بعدی به همسر یا شوهر محجور مربوط میشود. اگر فرد محجور زن یا شوهر داشته باشد در زمان فرایندهای نصب و عزل باید خود را معرفی کنند.
اگر کسی از ضابطان یکی از نهادهای دادگستری، ادارههای دولتی و شهرداری و… از وجود یک محجور بیسرپرست اطلاع داشته باشد موظف است شرایط او را به رئیس دادگستری گزارش بدهد. اگر یک صغیر به سن قانونی برسد اما شرایط محجور بودن او ادامه داشته باشد، قیم باید خود را به دادگاه معرفی کند. اگر کسی در مجموعههای خیریه فعالیت کند و از حجر محجور بیسرپرست اطلاعات داشته باشد لازم است مراتب را اطلاع دهد.

در مورد نصب و عزل قیم، اگر دادستانی بتواند اطلاعات کاملتری به دادگاه ارائه دهد لازم است که حتماً این کار را انجام دهد. اگر محجوری در خارج از ایران وجود داشته باشد، میتوان برای تعیین تکلیف وضعیت وی، امور را از طریق دفاتر کنسولگری ایران پیگیری کرد. بعد از تعیین تکلیف این مسئله میتوان برای صدور حکم اقدام کرد.
آنچه که باید درمورد صادر شدن حکم بدانیم
در زمان صدور حکم باید به دادگاهی مراجعه کنیم که محجور در همان محل زندگی میکند. همچنین فقط دادگاهی میتواند برای نصب و عزل قیم و وصی حکم صادر کند یا قیم جدیدی را تعیین کند که در ابتدا قیم اول را تعیین کرده است. همچنین همه کسانی که شامل صدور حکم حجر هستند باید در محل حاضر بوده و برای داشتن قیم بررسی شوند. در کنار همه این موارد، افرادی که واجد شرایط قیم بودن هستند باید در محل دادگاه حاضر شوند. در این زمان دادگاه میتواند بر اساس اولویت، امور محجور را بین چند قیم تقسیم کند.
همچنین ذکر یک نکته در این قسمت حائز اهمیت بوده و آن این است که برای هر قیم یک یا چند ناظر تعیین میشود تا از صحت عملکرد وی اطمینان حاصل کند. درصورتیکه این فرد در ارائه گزارش کوتاهی کند یا فرد مناسبی نباشد برای او حکم عزل ناظر صادر میشود و کار نظارت به فرد دیگری سپرده خواهد شد. نکته بعدی درمورد صدور حکم قیمومیت این بوده که در صورت داشتن توانایی لازم و کافی، یک فرد میتواند برای چند نفر بهعنوان قیم تعیین بشود.

چه افرادی برای قیم شدن در اولویت هستند؟
در این بخش میخواهیم ترتیب کسانی میتوانند قیم یک محجور باشند را نام ببریم. در اولین جایگاه پدر و مادر فرد هستند. البته این در شرایطی است که محجور هنوز مزدوج نباشد. اول فرد ازدواج کرده باشد، شوهر یا زن وی بر پدر و مادر مقدم میشوند. بعدازاین افراد اولویت با فامیل و بستگان وی است. کسانی که با او نسبت خونی و فامیلی دارند میتوانند خود را برای دریافت حق قیم بودن معرفی کنند. در نهایت به کسانی میرسیم که ضامن موثق داشته باشند یا بتوانند تضمین بدهند که میتوانند برای محجور قیم خوبی باشند.
این نکته درمورد نصب و عزل قیم بسیار حائز اهمیت است که محجور خردسال برای امور مالی حکم حجر دارد و سایر امور را میتواند بهخودیخود انجام دهند. همچنین محجوران سفیه نیز شامل همین حالت میشوند. اما قیم محجور دیوانه و مجنون میتواند علاوه بر امور مالی، سایر امور مربوط به وی را نیز تحت کنترل داشته باشد.
عزل قیم چه تشریفاتی دارد؟
نکته بسیار مهم دیگری که در مسئله نصب و عزل باید بدانید این است که یک فرد در چه شرایطی دیگر نمیتواند از حق قیمومیت خود استفاده کند. در ماده 1248 قانون مدنی مواردی که سبب سلب حق قیم بودن میشود بیان شده است. برخی از این موارد را برایتان شرح خواهیم داد. اولین مورد این است که برای دادگاه محرز شود که این فرد شرایط امانتداری و پاسداری از حقوقی که به وی واگذار شده را ندارد یا کاری کرده است که صفت امانتداری از او رفته باشد.

نکته بعدی مرتکب شدن جرائمی است که در ماده 1248، بند دوم اشاره شده و این موارد میتواند مستقیماً این حق قیم بودن را از او بگیرد. حالت دیگر این بوده که قیم به حبس محکوم شود و نتواند دیگر سرپرستی و مدیریت امور محجور را مدیریت کند. شرط دیگری که در این ماده به آن پرداخته شده است ورشکستگی قیم است. در این حالت حتی خود قیم نیز بهعنوان محجوری که باید تحتنظر باشد، شناخته میشود و شرایط قیم بودن از او عزل شده و باید تحتنظر باشد.
یک سری از موارد در نصب و عزل قیم تأثیر زیادی میگذارد. این موارد شان و لیاقت او را نشان میدهد. برای نمونه فساد اخلاقی وی اگر به قاضی ثابت شود یا اینکه دچار اعتیاد به مواد دخانی یا مخدر بشود این حق از او گرفته خواهد شد. شرایط دیگری مانند پیری و ناتوانی در انجام کارها یا بیماری سختی که باعث ناکارآمد شدن قیم شود نیز میتواند به عزل شدن قیم منجر شود.
قیم چه مواردی را باید به دادگاه گزارش بدهد؟
قیم وظیفه دارد در ابتدا یک لیست از ارزش تمام داراییها و املاک محجور تهیه کند. اگر به هر دلیلی او از انجام این کار سر باز بزند یا عمداً مالی را ذکر نکند حق قیم بودن از او سلب میشود. همچنین در زمان نصب و عزل قیم و وصی از او میخواهند که تضمین بدهد که از منافع و داراییهای محجور حمایت کند. درصورتیکه او این مورد را تضمین نکند نیز ممکن است این حق را از او بگیرند.
در نهایت اینکه دادگاه از قیم درخواست میکند تا بهصورت سالانه یک صورتحساب ارائه دهد و در آن گزارش گردش داراییهای متصدی خود که همان محجور است آورده شود. اگر در این حالت از سررسید گزارش سالانه بیشتر از یک ماه بگذرد این موقعیت از او گرفته میشود.
نکاتی که لازم است درمورد وصی بدانید
وصی کسی بوده که یک نفر بهعنوان موصی او را مأمور به کاری میکند. این کار باتوجهبه موضوع مقاله ما میتواند حتی نظارت کردن به سرپرستی یک صغیر باشد. همچنین این وصی میتواند طبق خواسته فرد از املاک و داراییهای فرد حمایت کند. حال ممکن است وصی کاری کند که شامل حکم نصب و عزل قیم و وصی از وصایت شود. برای نمونه اگر این فرد مرتکب خیانتدرامانت سپرده شده به وی شود دادگاه میتواند او را برکنار کند. مورد دیگر این بوده گه به کارهای محوله عمل نکند.

در بررسی نصب و عزل قیم و وصی سلامت روحی و روانی وی نیز شرط است و اگر او دچار شرایط حجر شود از انجام کارهایی که موصی برعهدهاش گذاشته باشد معاف خواهد شد. همچنین وصی باید بتواند بهخوبی از فردی که مسئولیت او به وی سپرده شده مراقبت کند و در صورت کوتاهی در انجام این کار، او برکنار خواهد شد.
کلام آخر
ما در این مقاله برای شما به همه موارد مرتبط با نصب و عزل کردن قیم و وصی اشاره کردیم. در ابتدا دانستیم که محجور چه کسی است و به چه صورت تعیین میشود. سپس با فرایندهای تعیین قیم، مشخصات وی و اولویت افراد برای تعیین آشنا شدیم. همچنین متوجه شدیم که در چه شرایطی این فرد میتواند عزل شده و او را تغییر دهند. در نهایت نیز با شخصی به نام وصی پرداختیم و مسئولیتهای او را شناختیم. همچنین بیان کردیم که این وصی تحت چه شرایطی میتواند از موقعیت خود عزل شود.