آیا شما هم در زمینه دعاوی مالیاتی دچار مشکلات قضایی شدهاید؟ دعاوی مالیاتی از آن دسته مشکلاتی هستند که افراد بیشماری را به دادگاه میکشانند. دلیل اغلب این افراد نیز اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی است. همین تعدد و کثرت پروندهها باعث شده است تا قانونگذار مراجع قضایی مختلفی را پیشبینی کند تا در روند رسیدگی به پروندهها سرعت عمل بیشتری وجود داشته باشد.
شورای حل اختلاف مالیاتی از جمله مراجع قضایی است که به صورت تخصصی برای رسیدگی به اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی تشکیل میشود و غالب این پروندهها به این مرجع ارسال میشوند. بنابراین میتوان گفت، این شورا اصلیترین مرجع حل اختلاف در این زمینه است و وکیل مالیاتی میتواند در این زمینه کمک فراوانی کند. اگر شما هم دچار مشکلات قضایی در زمینه دعاوی مالیاتی شدهاید، لازم است تا این مقاله را به صورت کامل مطالعه کنید.

دعاوی مالیاتی کدام هستند
دعاوی مالیاتی شامل کدام موارد است
همه شما به خوبی با مالیات آشنایی دارید. مالیات به مبالغی اطلاق میشود که دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت کرده و به وسیله آن مخارج خود را تأمین میکند. دولت وظیفه دارد افرادی را که واجد پرداخت مالیات هستند، شناسایی کرده و مالیات را از آنها دریافت کند. برای دریافت مالیات افراد ثبتنام میکنند، اختلاف مالیاتی محاسبه میشود و مؤدیان یا همان افراد واجد شرایط ملزم به پرداخت میشوند.
دعاوی مالیاتی از همین اختلافات محاسبه شده به وجود میآید. بسیاری از مؤدیان نسبت به این مبالغ اعتراض دارند و لازم است تا برای احقاق حق خود به مراجع قانونی مراجعه کنند. دو طرف این دعوا شامل مأمور مالیات و مؤدیهایی هستند که باید مالیات پرداخت کنند. گاهی اعتراض مؤدیان در مورد میزان برآورد نادرست مأموران مالیاتی است. گاهی نیز مؤدیان برای فرار از پرداخت مالیاتی تلاش میکنند تا با اعتراض خود مبلغ برآورد شده یا زمان آن را کاهش دهند.
دعاوی مالیاتی شامل کدام موارد است
گاهی مؤدیان نسبت به مبالغ اعلام شده معترض هستند
معترضین به کجا باید بروند؟
همان طور که پیش از این نیز ذکر کردیم، قانونگذار برای برخی از دعاوی بسیار تخصصی، مراجعی را پیشبینی کرده است که ماهیتی قضایی ندارند، اما صلاحیت رسیدگی به این دعاوی را دارند. هیأت حل اختلاف بدوی مالیاتی و هیأت تجدید نظر حل اختلاف مالیاتی از جمله این موارد هستند. برای این امر بهتر است با این مراجع بیشتر آشنا شویم.

حل اختلاف بدوی مالیاتی
هیأت حل اختلاف بدوی مالیاتی
بر اساس آنچه در ماده 244 قانون مالیاتهای مستقیم ذکر شده است، مرجع اصلی برای رسیدگی به اختلافات مالیاتی، هیأت حل اختلافات بدوی مالیاتی است. زمانی میتوانید برای اعتراض به این هیأت مراجعه کنید که اختلافی میان ممیز مالیاتی و مؤدی بر سر تشخیص مالیات وجود داشته باشد و حل آن از عهده سرممیز یا ممیز کل برنیاید.
این هیأت که مطابق قانون مالیاتهای مستقیم تشکیل شده است و صلاحیت رسیدگی به این پروندهها را دارد، باید از ۳ عضو تشکیل شود و با اکثریت آرا رأی قطعیت پیدا میکند. با این حال، لازم است نظر اقلیت نیز در رأی ذکر شود. یکی از این اعضا از طرف سازمان امور مالیاتی حضور دارد و فرد دیگر دارای سمت قضاوت است. این قاضی میتواند مشغول قضاوت باشد یا بازنشسته این شغل محسوب شود. نفر بعدی را خود فرد مؤید تعیین میکند. این فرد میتواند از اتاق بازرگانی و صنایع و معادن باشد یا از میان اعضای اتاق تعاون، جامعه حسابداران رسمی ایران، تشکل صنفی یا حتی شورای اسلامی شهر انتخاب شود.

وظیفه شورایعالی مالیاتی
شورای عالی مالیاتی چه وظیفهای دارد؟
آشنایی با شورای عالی مالیاتی بیشتر برای کسانی مناسب است که قصد اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی را دارند. این شورا همان مرجعی است که رأیهای صادره را مورد تجدید نظر قرار میدهد. زمانی که رأی اولیه صادر شده باشد، مؤدی یک ماه فرصت دارد تا اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی را مطرح کند.
این اعتراض میتواند در مورد عدم مطابقت رأی با قانون و مقررات باشد یا نسبت به رسیدگی ناقص مطرح شود؛ در نتیجه، مؤدی خواستار عدم ابلاغ قطعی رأی است و از شورای عالی میخواهد تا مجدداً به پرونده او رسیدگی کند. اگر این شورا نیز در نهایت با مؤدی هم عقیده باشد، پرونده را برای بررسی مجدد به هیأت حل اختلافی دیگر ارسال میکند. در این حالت، این شورا وظیفه دارد علاوه بر موارد ذکر شده، به آرای متفاوتی از شورای عالی مالیاتی نیز بپردازد و در صورت وجود موارد مشابه این شورا، اقدام به صدور رأی وحدت رویه کند.

اعضای هیأت حل اختلاف سه نفر هستند
نحوه عملکرد هیأت تجدید نظر حل اختلاف و اعضای آن
یکی از مراجع ذیصلاح تخصصی در این حوزه، هیأت تجدید نظر است که اعتراضات وارد شده از سمت هیأت بدوی را مورد بررسی قرار میدهد. درست است که رأی هیأت بدوی لازمالاجرا است و قطعی تلقی میشود، اما اگر مؤدی یا مأمور مالیاتی تا 20 روز اعتراض خود را تحت شرایطی که بعداً بیان خواهد شد، به هیأت تجدید نظر تقدیم کند، هیأت باید به بررسی پرونده بپردازد. رأی صادر شده از سوی هیأت تجدید نظر قطعی است و دو طرف باید به آن پایبند باشند.
هیأتهای حل اختلاف متشکل از سه عضو هستند که باید یک شرط اصلی را در ترکیب این اعضا رعایت کرد. شرط مد نظر این است که این اعضا نباید همان اعضای هیأت بدوی باشند. علاوه بر این، این اعضا نباید در هیچ مقطعی از روند بررسی در مورد این پرونده اظهار نظری کرده باشند. با این حال، این هیأت از نظر ترکیب ساختار و نحوه رسیدگی با هیأت بدوی حل اختلاف هیچ تفاوتی ندارد.
وظایف هیأت تجدید نظر حل اختلافات
به طور کلی، اختیارات و وظایفی که این هیأت بر عهده دارند، در سه حوزه گنجانده میشود که عبارتاند از:
- حوزه اول، بررسی و رسیدگی به اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی است. این مرجع تنها مرجعی است که صلاحیت رسیدگی به پروندههایی را دارد که از آرای هیأتهای بدوی معترض هستند. بر اساس آنچه در تبصره 3 ماده 247 قانون مالیات مستقیم ذکر شده است، هیأت تجدید نظر تنها به ادعای فرد خواهان رسیدگی کرده و رأی نهایی را بر اساس ادعای وی صادر میکند.
- این هیأت یکی از مراجع اصلی برای بررسی شکایاتی بوده که موضوع تبصره 5 ماده 247 است. بر اساس این ماده، سازمان امور مالیاتی میتواند شکایات کتبی را که مؤدیان به این سازمان ارسال کردهاند، در اختیار این هیأت قرار دهد تا این مرجع به آنها نیز رسیدگی کند.
- در حوزه سوم، این هیأت وظیفه دارد تا آرای مربوط به اختلافات ناشی از قانون مالیات بر ارزش افزوده را بررسی کرده و رأی تجدید نظر خود را ابلاغ کند. این حوزه بر اساس ماده 33 قانون مالیات بر ارزش افزوده شکل گرفته است. بر این اساس، برخی از احکام مانند ماده 216 قابل رسیدگی مجدد هستند؛ در نتیجه، این هیأت میتواند آرای صادر شده در این حوزه را مجدداً بررسی کرده و رأی نهایی را ابلاغ کند.

اعتراض به مالیات باید چگونه باشد
مسیری که باید برای اعتراض پیمود
زمانی که مؤدیان مالیاتی در زمینه مالیاتی که برای آنها در نظر گرفته شده است، دچار اختلاف شدند، این امکان را دارند که برای احقاق حق خود به مراجع ذیصلاح اعتراض کنند. در این بین، اولین کاری که این افراد باید انجام دهند، رساندن اعتراض خود به مراجع اداری است. مراجع اداری مانند سازمان امور مالیاتی است که مؤدی باید شکایت خود را به آنها ابلاغ کند.
در صورتی که این مرجع نتواند مشکل مؤدی را حل کند، فرد میتواند اعتراض خود را به هیأت حل اختلاف بدوی ارجاع دهد. این هیأت وظیفه دارد تا پروندههای رسیده را کاملاً مورد بررسی قرار دهد و پس از این که به صورت کامل همه جوانب را در نظر گرفت، ختم جلسه را اعلام کند.
با این حال، در همین مرحله نیز این امکان وجود دارد که همه جوانب قانون در نظر گرفته نشوند یا برخی از زوایای پرونده به خوبی مورد بررسی قرار نگیرند. اگر این اتفاق برای پروندههای ارجاعی رخ دهد، مؤدی میتواند نسبت به رأی صادره نیز اعتراض خود را اعلام کرده و از هیأت تجدید نظر فرجام خواهی کند.
چند گام تا اعتراض
در اولین مرحله، مؤدی باید به مندرجات در برگ تشخیص معترض باشد و این اعتراض به سازمان ابلاغ کند. برای این امر مؤدی مالیاتی 30 روز زمان دارد تا اعتراض خود را به سمع و نظر سازمان امور مالیاتی برساند. برای این مرحله، ارائه مدارک و مستندات بسیار حائز اهمیت است. در این مرحله از رسیدگی باید توسط مسئول مربوطه رسیدگیهای لازم صورت گیرد و البته این مدت نباید بیش از 30 روز به طول انجامد.
اگر مسئول مربوطه بر اساس مدارک ارائه شده مندرجات برگه تشخیص را رد کند، در پشت برگ تشخیص این امر را مینویسد. در صورت توافق مؤدی، مراتب نوشته میشود و مسئول و مؤدی هر دو آن را امضا میکنند. زمانی که مؤدی اعتراض خود را به صورت کتبی اعلام کرد، هیأت حل اختلاف باید زمان بررسی هر پرونده را به سازمان امور مالیاتی و مؤدی اعلام کند. از زمانی که تاریخ اعلام شده تا زمانی که جلسه تشکیل میشود، حتماً باید بیش از 10 روز فاصله زمانی وجود داشته باشد.

اعتراض به مالیات چه شرایطی دارد
شرایط اعتراض شامل کدام موارد است؟
برای این که اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی مورد بررسی قرار گیرد، قانونگذار مواردی را پیشبینی کرده است. بر اساس این پیشبینی که در ماده 247 قانون مالیات مستقیم ذکر شده است، اعتراضاتی مورد بررسی قرار میگیرند که دو شرط اصلی را داشته باشند. در ادامه به بررسی این دو شرط میپردازیم.
زمانی که اعتراض قانونی است
اعتراضاتی مورد بررسی قرار میگیرند که در مهلت معین به هیأت تجدید نظر ارسال شده باشند. این تاریخ از زمانی شروع میشود که رأی بدوی صادر شده است و تا 20 روز مؤدی میتواند فرجامخواهی کند. بر اساس ماده 445 قانون آیین دادرسی، روزی که هیأت حل اختلاف بدوی رأی خود را اعلام میکند و روزی که مؤدی اعتراض خود را به هیأت تجدید نظر تقدیم میکند، در این مهلت محاسبه نمیشوند. فاصله میان این دو روز باید 20 روز باشد.
از طرف دیگر، بر اساس آنچه قانونگذار در ماده 444 قانون پیشبینی کرده است، چنانچه روز 20 مصادف با تعطیلات رسمی یا تعطیلی ادارات باشد، این روز نیز به عنوان روز 20 محاسبه نمیشود و اولین روزی که ادارات بارگشایی شوند، این مهلت محاسبه میشود. افرادی که خارج از کشور هستند، به موجب ماده 446 قانون به جای 20 روز دو ماه مهلت دارند تا اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی را تقدیم کنند.

اعتراضات باید به صورت کتبی باشند
اعتراضات خود را کتبی بیان کنید
شرط دومی که باید وجود داشته باشد تا این اعتراض مورد بررسی قرار گیرد، این است که اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی باید به صورت کتبی تقدیم شده باشد. این شرط بر اساس ماده 247 قانون مالیات مستقیم در نظر گرفته شده است. هیچ اعتراضی که به صورت شفاهی بیان شده باشد، وجهه قانونی ندارد و مورد بررسی قرار نمیگیرد. این اعتراض کتبی را میتوان از طریق ایمیل، فکس یا از طریق اداره پست به دست سازمان امور مالیاتی رساند. در این زمینه قانونگذار هیچ محدودیتی را در نظر نگرفته است.
به کجا اعتراض میکنید؟
بر اساس مفاد ماده 247 قانون مالیاتهای مستقیم تنها مرجعی که باید اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی را به او تقدیم کرد، اداره امور مالیاتی است. در واقع، ادارهای که برگ تشخیص را برای مؤدی صادر کرده است و پس از آن، رأی هیأت اختلاف را ابلاغ کرده باشد، تنها محلی است که میتوانید اعتراض خود را به دست آنها برسانید.
در این بین، مشاورههای وکلای مجرب در حوزه مالی و مالیاتی میتواند به مؤدیان کمک زیادی کند. یکی از مؤسسههای معتبر در این حوزه، موسسه حقوقی هرمس است که به سبب داشتن کادر حرفهای بهترین راهحلها را در زمینه اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی در اختیار متقاضیان قرار میدهد.
اگر مأموران مالیاتی تخلف اداری انجام دهند، چه باید کرد؟
چنانچه مأموران یا نمایندگان سازمان امور مالیاتی تخلفی اداری انجام دهند، دادستان انتظامی و هیأت عالی انتظامی باید به این حوزه ورود کنند. هیأت عالی انتظامی هیأتی است که برای رسیدگی به تخلفات اداری نمایندگان در هیأتهای حل اختلاف تشکیل میشود. علاوه بر این مورد، این هیأت صلاحیت اخلاقی مأموران مالیاتی را نیز باید در حین انجام وظیفه زیر نظر داشته باشد. اگر مأموری نیز توسط دادستان انتظامی رد صلاحیت شود، این هیأت باید آن را مورد بررسی قرار دهد.
دادستانی انتظامی متشکل از دادستان و دادیاران است و وظیفه دارد تا تخلفاتی را که در حوزه امور مالیاتی است، کشف کرده و به آن رسیدگی کنند. در این بین، نه تنها مأمور متخلف، بلکه هر فردی که در زمینه دریافت مالیات تخلفی انجام دهد، زیر ذرهبین این هیأت قرار دارد. این مورد نیز از مواردی است که نشان میدهد برای اعتراض به چنین مواردی نیازی رفتن به مراجع قضایی نیست و میتوانید از طریق مراجع تخصصی آن را پیگیری کنید.
کلام پایانی
مالیات یکی از درآمدهای همه دولتها است و بر اساس معیارهای مختلفی تعیین میشود. آنچه در این بین اهمیت دارد، این است که گاهی فردی که باید این مبلغ را بپردازد، با رقم تعیین شده موافق نیست. گاهی نیز فرد برای فرار مالیات و گاهی به خاطر این که احساس میکند در حق او ظلم شده است، اقدام به اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی میکند.
در این صورت، مراجع ذیصلاح اختصاصی غیر قضایی مسئول رسیدگی به این پرونده محسوب میشوند. هیأت تجدید نظر رأی نهایی را اعلام میکند و این رأی قطعی و لازمالاجرا است. از آنجایی که مراحل این اعتراض کمی پیچیده بوده، بهتر است از نظر و مشاورههای یک وکیل مجرب بهرهمند شوید. مجموعه رامان یکی از مؤسسههای حقوقی معتبر در زمینه اعتراض به آراء قطعی هیات های بدوی و تجدیدنظر حل اختلاف مالیاتی است که میتوانید به آن مراجعه کنید و پرونده مالیاتی خود را به آن بسپارید.